مدیریت حافظه از نظرشهید مطهری
افراد از نظر هوش ، فهم ، استعداد و حافظه با یکدیگر اختلاف دارند .انسانهای رشید از حافظه خود بهره برداری صحیح میکنند ولی آدمهای غیر از رشید ، ممکن است حافظه بسیار نیرومندی نیز داشته باشند اما نتوانند ازآن استفاده کنند . آدم غیر رشید تصور میکند . حافظه یک انبار است .انباری که باید دائما آن را پر کند ، هر چه پیدا کرد آنجا پرت کند . عینا مانند انبار یک خانه که احیانا وارد میشوی میبینی یک تکه حلبی ، یک قطعه فلز ، یک میز شکسته ، یک صندلی شکسته در آنجا افتاده است .
اما آدمی که رشید باشد در بهره برداری از حافظه خود دقت میکند . اولین کاری که انجام میدهد عمل انتخاب است . یعنی حافظه خود را مقدس میشمارد ،
حاضر نیست هر چه شد در آن سرازیر کند . حساب میکند که دانستن چه چیزهائی برای او مفید است و چه چیزهائی بیفایده است . مفیدها را درجه بندی میکند و مفیدترها را انتخاب میکند سپس آنها را به حافظه خویش میسپارد آن چنانکه امانتی را به امینی میسپارد ، در خود سپردن دقت میکند ، یعنیواقعا و به طور دقیق و روشن آن را وارد ذهن میکند و سپس تحویل حافظه میدهد . مثلا کتابی را مطالعه میکند ، یکبار میخواند . انسان کتاب را بار اولبه قصد لذت میخواند در این صورت نمیتواند در مورد مطالب کتاب ، حسابو قضاوت کند ، دور دوم میخواند ، حتی قویترین حافظهها نیازمند است که یک کتاب مفید را لااقل دوبار پشت سر هم بخواند ، پس از آن مطالب را تجزیه و تحلیل و دسته بندی میکند و هر مطلبی را با توجه به اینکه از چه دسته مطالب است به حافظه میسپارد ، بعد کوشش میکند که کتاب دیگری را در دستور مطالعه قرار دهد که در موضوع کتاب پیشین است ، حتی الامکان تا از موضوعی فارغ نشده است و در حافظه به صورت روشن و منظم نسپرده است وارد موضوع دیگر نشود . اشتباه است اگر انسان یک کتاب را مانند یک
سرگرمی مطالعه کند و قبل از آنکه مطالب کتاب درست جذب ذهن شده باشد وذهن فرصت تجزیه و تحلیل پیدا کرده باشد به کتاب دیگر و موضوع دیگربپردازد . امروز کتب تاریخی ، فردا روانشناسی و پس فردا مثلا کتب مذهبی مطالعه کند همه مخلوط میشوند و حکم انباری بی نظم را پیدا میکند .انسان رشید کتابها و مطالبی را که برای خود لازم میداند جمع میکند آنها را مکررا مطالعه و دسته بندی و سپس خلاصه میکند . خلاصه را یادداشت و به حافظه خود میسپارد بعد به موضوع دیگر میپردازد .
چنین فردی اگر حافظهاش ضعیف هم باشد از آن حداکثر استفاده را میکند و مثل کسی میشود که کتابخانه منظمی با قفسههای مرتب دارد ، کتابخانهای که هر قفسهاش به کتابهای معینی در رشته خاص مربوط میشود به طوری که هر کتابی را که بخواهد فورا دست میگذارد روی آنو آن را مییابد اما اگر غیر از این باشد همانند آدمی است که کتابخانهای با هزارها کتاب داشته باشد اما کتابها را روی یکدیگر ریخته است . هر وقت کتابی را بخواهد دو ساعت باید دنبالش بگردد تا پیدا کند . این بودمثالی از مدیریت صحیح و ناصحیح در مورد بهره برداری از یکی از قوای هوشی و عقلانی انسان .
نظرات شما عزیزان:
حدیثه دختر خاله محمد مهدی 
ساعت18:41---1 تير 1393
سلام دعا کن کار دایی راه بیفته
انشاالله اگر خدا بخواهد
من دلم روشن است
:: برچسبها:
مدیریت حافظه از نظرشهید مطهری ,