داشتم تو بی خبری وگمراهی ... تو مشکلات دست وپا میزدم ...داشتم غرق می شدم که به یکباره فریاد برآوردم : دستم بگیر... خدا یا هدایتم کن... خدا یا کشتی شکسته وطوفان زده روح ام را به ساحل آروم زندگی هدایت کن
ناگهان آروم شدم و صدای دلنوازش را شنیدم: ..محکم بشین و پارو بزن ...ناخدای این کشتی خداست از هیچی نترس ...
.....آغوش خدا درانتظارت است
I was in ignorance and misguidance.
. I was stuck in my hands and feet in problems
I'm drowning that suddenly cry: Take my hand... God guide Me
I said:
God guide, shipwreck and storm my spirit To the beach and relaxed life
I was suddenly quiet.
And heard Orphic voice:
Sit sturdy ... and shoveling down ... Captain of this ship is God... do not afraid of nothing...
The Embraced of God is looking forward to you.
این در هم همیشه باز است
It is always open

نظرات شما عزیزان:
:: برچسبها:
بی خبری,
گمراهی,
آغوش خدا,